منو به حال خودم بذار، این مَردومنو تمام پلشتیِ این دردوکه قد تمام کرم های عالم دوستَت دارمکه قد تمامیِ دوش ها میبارمکه درد میکشم قد پریود های هفت روزِتکه سردرد میکنم به سردردهای مرموزتکه با صدای توقطع کنم؟ ، نه بمان هنوزکه دوستم داری کمی بیشتر از دیروزکه لای سینه های تو بی هوا گریه شَومکه مست توی کوچه های غمت بِدَوَمکه لای سینه های تو بی هوا گریه شَومکه مست توی کوچه های غمت بِدَوَم
ببین این تختِ خوابِ شکسته دائم استرس دارهببین این چراغِ خوابِ سوخته هم هنوز بیدارهببین بَنان چطور با صدای من بغض کردهکه اشک های سرِ شب تازه اول کارهبه مادرت بگو نَفست چقدر غمگین استکه حبسیده در خود و رمز جان کندنش این است
دانلودکه رو به روی آب نشسته سراب میبیندفقط شکنجه شکنجه عذاب میبیندکه لای سینه های تو بی هوا گریه شودکه مست توی کوچه های غمت بِدَودکه لای سینه های تو بی هوا گریه شودکه مست توی کوچه های غمت بِدَودهمیشه به اندازه ی یک یتیم خواب میدیدیتو از نبود و من از بودِ پدر ترسیدیممیان داشته ها هر دو بی پدر بودیممیان سکته و سرطان هر دو دَربِدَر بودیم
به جان تو بانو نخورده مست بیهوشمتو فرض کن درد تکیلاست که مینوشمتو فرض کن این آخرین بیت شعر من باشدکه ضجّه میزنم و مینویسم و نی،نینوشمکه ضجّه میزنم و مینویسم . .که ضجّه میزنم و مینویسم . .که ضجّه میزنم و مینویسم . .