حرف نزدم، امیدتو نکشتمهیـــــش، ساکت، فرو نکن از پشتمنه نمیشه تو که مثه اونا نیستیصاف نرو روبروی اشاره ی انگشتمفدای سرت اگه برگا میریزهگلم این فصله دسته ما نی کههرچی که داریم آرزوی بقیسگرچه که واسه ی ما سهم کوچیکهوقتی چشمام خاکستری دیدفهمیدم مرام از وابستگی نیفهمیدم عزیزامو دوست دارمفهمیدم به جز این خاک بِستری نیبر باد رفته، هرروز هفتهاین روزا این حسم از توم رفته
چنتایی دلو گرم کردم امااین زمستون هرروز برفهاَه…همون شهر شلوغهی .امروز تو من ساکته
دانلودزمان محو عبورحیف .اما با من ثابتهبازم صاعقهدلِ آسمونو کَندبوی خاک و نم.اینم جالبه
ساعت هفت صبح ، تفکار ماها دیگه از پنج گذشتمنو بشناس از سرگذشتگذشتم من از سرِ گذشتیه وجب دو وجب آب.فرقی نداره از سر گذشتیه نفر کیش، هممون ماتحرف من اینِ از سر تا تش.