لبخند زدو دستامو گرفت اما تویه خوابفردا نشده بیدار شدم بیدار خرابعکسش از رویه میز باز از رویه قاب بیرون اومدودستامو گرفت باهم دوباره رفتیم تویه قابترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپرهگفتم نکنه اصلا رویه میز خوابم نبرهتنها رویه تخت تنها تویه خواب با اون تویه قابچشماشو که بست قاب از رویه میز افتادو شکستحالا یه نفر این خواب منو تعبیر
تا ساعتای بیخوابیه من تغییر کنهبارون میومد پس داد زدم من پشت درمخمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرمدر وا نشده بیدار شدم بارون میومد
دانلودگفتم نکنه فردا شده و من بیخبرمبارون میومد پس داد زدم پشت درهبیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبرهسیل از تویه قاب اومد تو اتاق در وا شده بودما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود
حالا یه نفر این خواب منو تعبیرتا ساعتای بیخوابیه من تغییر کنهتغییر کنه