ازرو تن زخمی هر برگگریه کردم و نوشتم نازینم یا تو یا مرگبه تو گفتم باورم کن میون این همه دیوارتو با خنده ای نوشتی هم قفس خدا نگهداربنویس مهلت موندن یه نفس بودسهم من از همه دنیا یه قفس بودبنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردمسر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
من که تو بن بست غربتزخمی از آوار پاییزفکر چشمای تو بودم