سخت بود باور اینکه دیگ نیست پیشم و رفت زود
دونی که یادگار ازش یه زخم موند
رو قلب من فقط یه زخم موند
روزام میگذشت پشت هم مثله هم یه دنیا حرف تنها با خودم
نبود پیشم کسی جز خودم جز خدا
این حس تنهایی که نشد ازم جدتا اونو دیدمش یه حاله دیگ شد دلم
نمیدونستم که چی میخوام بهش بگم
اونی که اومدو دلم رو برد باخودش
تموم زندگیم باهاش عوض شدش
نمدونستم چی درسته چی غلط
یه جسی بهم میگفت اونو میخواستمش