ما همیشه یه چند ثانیه دیر رسیدیمگشنه ولی یجور دیدیمونکه انگار سیر سیریمما همیشه سر پایین ولی پیرِ پیریمتوو جوونی پَسی خوریوسط بگیر بگیریآره ما پس مونده هایهمون عشق و حالای دیر به دیریمآره ما زامبی بودیم زیر گریمیادمون دادن همش همدیگه رو زیر بگیریمآ ، سوخته هامون یخ زدهیخ زده هامون سوختن ویاد گرفتیم زخمای خودمونو دوختنوآدما همه هَول رو مخ و توو کو* نروانقده سنگینه حتی یادت میره خوندنوبرزخ ما رو ریپیته روبرومو مِه گرفتکاری نداره پُر شدی عین خودم بترکعین خودم بگیر همه زندگیو به تخ*تبزن کوچه علی چپ بشین به فیلم به تخمهعین خودم لش و لِی عین خودت بی حسممنم عین خودت قفلی حتی عین خودت نشستمچشم غُره هام به دیوار به دنیا یه نیش خندمیزنم و میگم میشه این فرمونو بدیش منما بد نبودیم بلد بودیم دنیا ما رو نمیخوردما تُنگ بودیم اگه دریا بودیم که ماهیمون نمیمُردما ساده بودیم نبودیم که روحمو نمیبردبِبره بچرخونه بعد بیای بگی مردهمش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندههی اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندهننم خواب دیده بود توو یه رودخونههمه دارن ماهی میگیرن و منم چایی میریزم وگرفتم به تَر و تخم* همه نون شبوولی من نمیخواستم که ماهیا جون بدن ورفقا داشتن همه دست برد میزدن روی منوببینم، صبر کن هنوز مونده نروشما از آکواریوم خودت ماهی میگیری؟نخیر ، عجب دریای سحر آمیزیه غمای عالمعجب بغض گرونی من خودم سرمایه دارمعجب زورِ کمی دنیا همش آمپوله هیکلعجب آویزون و سرگردونه پاندول غیرتغجب ترافیکی شده عین کارخونه همتهمه ماشینی بازاری شده کار خوبه نعمتعجب چیزایی میریزی تو هر روز تووی چاییتعجب ک*ی شده دخترِ کوچولوی داییت
عجب معصومیت جن*ه شد ؛ جن*ه ها همه مادر شدنمسلمونا رو درست دیدم کافر شدمعجب اونایی که دوییدن و آخر شدنهر چی دوییدن فقط شکسته و لاغر شدنعجب دنیای بدتر شده از مادر شوهرعجب ترس و غم و استرسی داره دیگه خواهر شدنعجب ک* کشایی برادر شدن ، هه ، عجبهمش حمالیِ بیخودیه نمونده به پام کسیجمع میکنی ولی باید تهش بدی بری واینسیلش شدی ولی معذبی ، بس میکنم بازدود شده دلواپسی ، هی نسخی هات اسیرهر خریو میبینی ، ور میداری باش اسیدچهار تا عین خودت واسه شهر و آدماش بسیتفریحای کاغذی ، شلوغی بیخودیرو هر چی توهمیِ ، دروغیه میخ شدیهمش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندههی اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکسته
دانلودقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندهعجب صبری طبیعت ساخته واسه ماعجب کوهی به جا مونده ازمعجب وحشیِ حال منبرو و سر به این خونه نزنتو رو عزیز جونت قسمعجب حالم گرفته است وعجب خون ریزی بد کرده دنیای من از تووم وهمش طرح های موازی میوفتهدائم از لای قفس روم و زدن بالِ پرستومونمیرسن به هم خطای ماتو خط قرمز شدی رو آبیِ نقاشیمچطوری میخواستی توو شعرِ منقافیه هم باشیچطوری زهرت رو پاکی من پاشیدراها هر دفعه سخت تر میشنماها هنوز عقب صد هیچیمآها از رو همدیگه راحتعجب از رو غَرض رد میشیمهمه سمتِ مرگ تدریجیهمه بد یه دنده بد گیجیمعجب پیچک تنهایی دوبارهدور همه قلبِ من پیچیدهمش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندههی اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندهآ ، شهرِ ما قاضی نداشت قصاب بودیه عده میریختن جمع میکردنیه عِده زنگ میزدن نصاب زودتوو شهرمون همیشه دو تا چشم رو غذام بودچاقو میکردن کو* هممیترسیدن از آمپولشهر ما نه پنجره نه سقف داشت
نه هرچی کاشتیو میشه برداشتنه مونده برام پول ، خدایی ها ، عجبآ شهر ما تلفناش شنوده ولی حرفتو نمیفهمندیدنِ من میای جای دست گل بگیر بهمنبه هر کی نگو تو اصلاً دردتو که بی رحمنآدما اینجا از پشت دست گرگو میبندن ودندوناشو وا میزارن بس که خُل و بی کله انآب میدن هی دست گل و میخندنیه سری فقیر و یه سری هم که خبدستِ پُر و بی جنبه انعقبو ول میکنن و سمت جلو میجنگندیر اومدی زود نخواه بروبعِد یه عمری عزیز گیر اوردیم تنها تو رومیدونی شهر ما نیتش هم خیر بودهداشته میساخته اما زوروتوفیقای اجباری ، بهشتای زورکیکمرت خم میشه زیر غرور و زور تکیحرفای خاله زنکی همسایه های پولکیاینجا هر کی خودش سوراخ میکرد زیر کشتیشوبدجوری سوختیم ولی خب ته دیگمون مشتی شدهمش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندههی اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو میپامهمش بینی گرفته انگار روزی دو بار میچامچتم و هی همه چیمو همه جا جا میزارماز همه آدما حتی دره د*فا بیزارمبُغضِ میخواد بشکنه هی خفت منو میچسبهتا میخوام عادی باشم زرتی یهویی شکستهقلبم هی تند میزنه بد بینم و بی جنبهنمیفهمم فازشو وقتی یکی میخندهعجب بابا عجب ، ههعجب بابا عجب ، آ خلاص