مَجنونم بی کم و کاست.
سالهاست دادم سینمو چاک.
من تو آتیش دارم گُر میگیرم.
تو کجایِ جَهَنمی بی کس و کار؟
لای همونا که میجَوَنت.
قانون میکِشن و میخَرَنِت.
من، میپَرم أز رو این فَقَره؛
سرتو بالا بگیر کی زدتت؟
راه میرم رو قلب خطر، واسه خلق اثر؛
با سر میرم تو جَنجال،
چرتکه ی عقل، واسه دلال،
من جُرمِ جُنونَم، بازیچه ی سُربِ قُرونم؛
دست بذار رو کُلِّ وجودم؛
من خُنیاگر سُرمه ی خونم.
وقتی ته خطی خَطُّ میکنه لِه
حیوونِ ناطِق میکنه هِی
نمیخواد اسیر "چی شده شه!؟"
کُلِّ زندگیم شیش و بشه.
غُمار، خَط، راه، پوتین، غُبار، گَرد.
من یعنی سوال، دَرد.
بذار تِکون بخوره همه درسا بهتر.
نیومده دوره ی مَستا به سَر.
عمر و میخوام با اَلکُلِ شَک.
سی تا بی کلّه نه شصتا با سر.
نیستم اون که تو خواب بِمیره.
تو فِکر نون و آب بمیره.
بذار ذِهنم بو خِشاب بگیره.
تو کلِّ "مَنَم" تو حجاب بِمیره!
کویرم، خاطی خَطیرَم.
من عُمقِ زَخمِ عَدل؛
پشتِ قافیه نَفیرَم.
تَنَم سرزمینه سالیانِ جَنگه؛
فِعلَم صرفِ مَرگِ، سینَم ضمیرم،
نه سازم رنگین، نه آوازم آهنگین؛
نجوای سگ های می نخورده، سیرَم.
خُشک، پَهن، بیابانَم،
من بی نَسَبَم، بی جَد، بی نیاکانم.